ارتش تک نفره در قرارگاه اجتماعی آذربایجان غربی

شناسهٔ خبر: 24606899 -
با تمام علاقه مندی به حوزه رصد مسائل اجتماعی و سیاسی استان و پیگیری اقدامات استانداری در سفر و حضر، جلسات و همایش ها بر این اعتقادم که مقر فرماندهی اجتماعی استان ضلع دیگر ساختمان استانداری قرار دارد.

 هاناخبر - شاهرخ احمدزاده؛ ردیف ترکیب واژه های تیتر نامتعارف یادداشت خود را بارها مرور کردم. عباراتی ناهمگون برای توصیف وضعیت اجتماعی نامتوازن بود.
از نوجوانی در ضمیر ناخودآگاه خود ارتش تک نفره توصیف مردان میدان عمل بودند، نوجوان دهه ۶۰ که بیشتر قهرمانان جنگ را درک کرده بود، اما برایش شهید مصطفی چمران تا به امروز در ذهنش درخشان مانده است.
عکس‌العمل های مباحث روشنفکر انقلابی هم عبارت تکنوکرات مجاهد، من را برای توصیف قهرمانانم قبول نمی کرد. فقط به دلیل چهره مخدوش فن سالاران در بدنه انقلاب ۴۴ ساله
اگر توانسته باشم ترسیمی از چهره فرماندهی جنگ نامنظم در قرار گاه اجتماعی را تا الان ارائه داده باشم بسیار خوشحالم.
اما قرارگاه اجتماعی که در چند سال اخیر وارد ادبیات سیاسی اجتماعی کشور شده است و مدیران حوزه‌های مختلف را به چالش میدانی رفع مشکلات عمده کشانده است چه نوع تشکلی است؟
مدل قرارگاهی این تشکل یک طرح نظامی نیست، بلکه یک  سازمانی برای هم افزایی و هم کلامی است و در این مدل با هم افزایی همه نهادها به حل معضلات آسیب‌های اجتماعی کمک می‌کنند. این قرارگاه برای اولین بار به ریاست زاکانی شهردار تهران ایجاد گردید و بعدها به عنوان مدل موفق در مراکز استان‌های دیگر هم به فراخور روحیه جهادی و شاخصه‌های مدیریتی به مسئولین سپرده شد. در این مدل مدیریتی جدید نخبگان و معتمدین جایگاه ویژه‌ای دارند.
جلسات قرارگاه‌های اجتماعی با گفتمان انقلابی و اقدام جهادی به صورت میدانی و موردی ضمن آسیب شناسی و رفع معضلات عمده اجتماعی تشکیل می‌گردد، که مصوبات مهم آن به صورت علنی به مردم اطلاع رسانی و کنشگران اجتماعی عامل پیگیری و تحقق مصوبات در عرصه رسانه به عنوان حق مطالبه گری قلمداد می‌گردند.
آیا این مدل موفق در استان آذربایجان غربی ضرورت ایجاد دارد؟ سیاسیون، مدیران و نخبگان انقلابی در این استان از رفتار جزیره‌ای غیرموثر خسته نشده اند؟ اتلاف فرصت و هزینه ها را کارشناسانه با هدف سود زیان اجتماعی بررسی کرده اند؟ اصلا از مدیران در خصوص دغدغه‌های حاکمیتی استان مطالبه‌گری  شده است؟ کدام مصوبه اجرایی حاصل مطالبه مدنی نخبگان استانی می‌باشد؟ از عملکرد استاندار فعال نماینده دولت چقدر اطلاع دارید؟ تلاش استاندار برای جریان سازی رسانه‌ای از اقداماتش ضریب نفوذ دارد؟  اصلا فرمانده قرارگاه اجتماعی استان کیست؟
با تمام علاقه مندی به حوزه رصد مسائل اجتماعی و سیاسی استان و پیگیری اقدامات استانداری در سفر و حضر، جلسات و همایش ها بر این اعتقادم که مقر فرماندهی اجتماعی استان ضلع دیگر ساختمان استانداری قرار دارد.
مرور کانال اطلاع رسانی دادگستری استان در پیام رسان ایتا با ۱۰۰ نفر عضو که بیشتر آن را اهالی رسانه و مطبوعات تشکیل می‌دهند عرصه تنگ اطلاع رسانی  از خیل مصوبات و عملکرد می‌باشد.
برای تنویر افکار عمومی و تبیین اهداف عملکردی دولت  مطبوعات و رسانه‌ها چقدر موفق عمل کرده اند؟ گزارش جلسات و همایش ها از سالن ولایت و امامت دادگستری استان آیا صرفا نمود قضایی دارد؟
همایش سلامت اداری تا بهره مندی ازظرفیت مساجد برای آموزش حقوق شهروندی و یا ارائه طریق برای سلامت محیط زیست، تا کمیته فعال و بسیار تاثیرگذار حمایت از تولید و سرمایه گذاری استان تا بررسی آسیب های فضای مجازی و حتی جلسات دفاع از حقوق عامه با رفع معضلات چندین ساله معارضین، همچنین اقدامات جهادی برای پرونده‌های مسن و معوق در دادگستری تا بازگرداندن کارخانه بزرگ متعلق به بنیاد مستضعفان به چرخه تولید با رفع مشکل چندین ساله معارضین متنفذ که از اجرای اصل ۴۹ قانون اساسی نیز جلوگیری می کردند...
مرور این جلسات و مصوبات در میان دهها جلسات قضایی از جمله راه اندازی کمیته های صلح و سازش، تسریع مددکاران اجتماعی در بهره مندی حداکثری از عفو معیاری مقام معظم رهبری، همایش اجتماعی و قضایی با کمیته امداد امام خمینی (ره)، اخذ رضایت از پنجاهمین اولیاء دم پرونده قتل‌های هیجانی، مصوبات سفر به شهرهای محروم و مرزی پلدشت و شوط تا پیرانشهر و سردشت در طول هفته گذشته و بررسی مشکلات صنایع تولیدی در منطقه آزاد تجاری و تسهیل امورات گمرکی و سرمایه گذاری تا احیاء صنایع تولیدی در سردشت و پیرانشهر و بازگرداندن بزرگترین کارخانه مدرن آرد به چرخه تولید تا رفع معارض از پارک شهر،  افتتاح بزرگترین معدن سنگ آهن در منطقه مرزی سردشت و رفع محرومیت ازچهره شهر زرخیر تکاب با ایجاد شهرک صنایع تبدیلی طلا و افتتاح سد باطله این شهرستان...
اینها گوشه ای از عملکرد ستاد فرماندهی قرارگاه اجتماعی در مرکزیت ساختمان بلند دادگستری در یک هفته گذشته به فرماندهی رئیس عدلیه استان بود.
فرماندهی با خاصیت‌های یک مجاهد برای جنگ های نامنظم اجتماعی، مقتدر ورئوف، مدبر و مرد میدان.
حال خوشایند مدیران استانی باشد یا نه، اما انعطاف و اقتدار، پاسخگویی به مطالبات، چهره رسانه‌ای برای تبیین ارزش‌های انقلاب اسلامی، مردمی و در دل حادثه‌ها جوابگوی سوالات بودن، دیدگاه علمی و پژوهشی به آسیب‌های اجتماعی و رفع محرومیت از چهره مردم منطقه با معضلات اجتماعی زیاد، حضور در میان بحران‌ها طبیعی برای رسیدگی به مشکلات تا سالم سازی فرایند کمک رسانی به زلزله زدگان خوی تا بازدیدهای جمعی قضات از زندان‌ها و دیدار با زندانیان که در هر بازدید با نگاه نافذ در جریانات علت و معلولی وقوع جرایم بی آنکه تصور کنید جامه  یک قاضی القضات بر تن دارد، رفتاری با رافت همزمان با اقتدار در میدان مبارزه با فساد از عتباتی فرمانده تمام قد قرارگاه بی نشان اجتماعی در استان آذربایجان غربی ساخته است.
خیل مراجعین مردمی و تشکیل پرونده‌های صیانتی و حمایتی از سرمایه گذاران و تولیدکنندگان، اقدامات عملی در رفع معضلات و بازگرداندن به چرخه تولید برای ایجاد فرصت اشتغال تا افزایش نرخ ثروت در استان تلاشی بس توان فرسا در میان حمله های جنگ ترکیبی دشمن برای ایجاد نشاط و امیدواری در استان را ناشی شده است.
شاید سوالی در ذهن خواننده نقش ببندد، پس نقش استاندار و اقدامات جهادی وی در این حوزه را چرا نادیده می‌گیریم؟
از آقای استاندار به عنوان نماینده دولت انقلابی بیشتر ازاین انتظار می‌رفت تا با همدلی همه مسئولین و نخبگان استان در حوزه های مختلف فرمانده تمام قد این قرارگاه باشد، هرچند اقدامات عالی معتمدیان بر کسی پوشیده نیست، ولی چرا همه تلاش ها را با هم افزایی به یک گفتمان انقلابی تبدیل نکرد؟ چرا نگاه ها معطوف به شخصیت و اقدامات رئیس دادگستری بود؟ آیا فقط قدرت حقوقی و جولان در میان مفاد قانونی تنها تاثیرگذاری وی بود؟ چرا حمایت از تولید و محرومیت زدایی در استان دو قطبی شد؟ کدام قطب گوی رقابت برای خدمت را برد تا نگاه فرماندهی به عتباتی باشد؟ آیا ساماندهی قرارگاه تحول اجتماعی چنان وقت گیر بود که دو چهره تاثیرگذار استان در سال ۱۴۰۱ در یک اکیپ برای بازدیدها و رفع معضلات اجتماعی با هم نرفتند؟
در حالی که استاندار آشنا به منطقه مرد میدانی بود که به مثابه همتایان سابق خود پشت میز استانداری در قبای یک بوروکرات ننشست و لباس رزم را از روز اول بر تن کرد تا میدان دار باشد.
این اتحاد و اتفاق برای اجماع با تمام توان سخت بود؟
آسیب شناسی عدم تحقق قرارگاه اجتماعی در بدنه استانداری را به یادداشت های بعدی و بحث و نوشته‌های  کنشگران اجتماعی می‌سپارم که بی شک ضعف رسانه‌ها در تحقق این هدف به هر دلیلی قابل قبول نیست.
انگیزه تحریر این یادداشت، از گفتگوی من با همکاری در استان خراسان رضوی حاصل شد. وقتی با افتخار از مدل قرارگاه اجتماعی و مصوبات عملیاتی آن مدت طولانی سخنرانی کرد و بسیار کوتاه جوابم را شنید: « همین، خب همه اینها را ارتش تک نفره ما در دادگستری استان انجام می دهد. اما بی سازماندهی و تبلیغات رسانه‌ای»

 

ارسال نظر

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
7 + 6 =