عید قربان در یکشوه؛ صدای دل‌هایی که هنوز پاک مانده‌اند

در روستای کوچک اما پرمعنا‌ی یکشوه، عید قربان تنها یک مناسبت نیست؛ روایت ساده و صمیمی زندگی‌ست.

به گزارش هاناخبر ، در روستای کوچک اما پرمعنا‌ی یکشوه، عید قربان تنها یک مناسبت نیست؛ روایت ساده و صمیمی زندگی‌ست.
اینجا، با طلوع خورشید بر شانه‌ی کوه‌های خاموش، مردم با دل‌هایی آرام و دستانی پرمهر به استقبال روزی می‌روند که بوی خاک، دعا، نان تازه و لبخند دارد.

در حیاط مسجد قدیمی، صف نماز شکل می‌گیرد. مردان در لباس‌های محلی، با نگاهی روشن و زنانی با پوشش‌های رنگارنگ، که لبخندشان از هر زینتی زیباتر است.
هیچ‌چیز اغراق‌آمیز نیست؛ هر چیز، درست سر جایش. مثل مهربانی خالصی که از نگاه پیرمردی می‌بارد، یا دست پینه‌بسته‌ی مادری که سهم کوچکش را با همسایه‌اش تقسیم می‌کند.

در یکشوه، عید قربان به معنای با هم بودن است.
کسی به اندازه‌ی گوشت قربانی نمی‌اندیشد، بلکه به اندازه‌ی دل‌گرمی‌ای که می‌شود به خانه‌ای برد.
همه چیز ساده است، اما پر از معنا. از چای داغ صبحگاهی تا صدای بچه‌هایی که با نان تازه و گوشت گرم به خانه‌ی مادربزرگ می‌روند.

 این روزها، کمتر جایی را می‌توان یافت که معنای عید را این‌گونه بی‌صدا و خالص زندگی کند.
اما در یکشوه، عید هنوز همان است که باید باشد؛
بی‌پیرایه، بی‌ادعا، اما عمیق و روشن.

تصاویر اختصاصی این روز خاص، از لنز همراهان ما در هاناخبر
در راه‌اند… چون بعضی لحظه‌ها باید ثبت شوند،
نه برای نمایش، بلکه برای یادآوری اینکه هنوز می‌شود انسان ماند.

ارسال نظر

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
8 + 6 =